سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتابها میتوانند شما را با خود به سرتاسر جهان ببرند، بنابراین قطعاً ارزش سفر برای خرید را دارند. بهترین کتابفروشیها فقط کتاب نمیفروشند، بلکه دارای تاریخی هستند کهه از سوی کتابشناسان اداره میشوند و فرهنگ ادبی را در هر قفسهای گنجینه میکنند.
در این مقاله چند کتابفروشی مشهور دنیا که پیش از این کمتر به آن پرداختهایم، معرفی خواهیم کرد.
استرند، شهر نیویورک
شهر نیویورک را تصور کنید، زمانی که در آن ۴۸ کتابفروشی بزرگ و معروف در یک بخش پنج بلوکی از خیابان چهارم، قرار داشت، منطقهای که به «راسته کتاب» معروف بود. اینجا بود که یک مهاجر لیتوانیایی به نام بنجامین باس، «استرند» را سال ۱۹۲۷ تأسیس کرد. اکنون این فروشگاه، تنها کتابفروشی از راسته کتاب است که به فعالیت خود ادامه می دهد؛ دلیل آن هم این است که ظاهراً خانواده باس با خانوادهای که مالک بسیاری از ساختمانهای این بلوک بودند رابطه خوبی داشتند.
این کتابفروشی با کتابهای ۱۸ مایلی خود به شهرت رسید. سال ۱۹۵۶، فِرِد باس، پسر بنجامین، اداره این کتابفروشی را بر عهده گرفت و سال بعد، فروشگاه را به مکان فعلی خود منتقل کرد. در حال حاضر، «استرند» نهتنها به دلیل انتخاب بسیار زیاد کتابهای جدید، دست دوم و کمیاب، بلکه به خاطر فروش کتابهای مناسب با دکوراسیون داخلی مشهور است. فرد باس اوایل سال ۲۰۱۸ درگذشت و دخترش نانسی باس وایدن، اکنون مالک این کتابفروشی است.
یکی از کارمندان این کتابفروشی میگوید: «استرند، بخشی از نسل منقرض شده کتابفروشیها در شهر نیویورک است. بهترین طیف کتابهای دست دوم، ازجمله کتابهای اخیراً منتشر شده را داریم؛ همچنین بهترین و متنوعترین انتخاب کتاب هنری را در نیویورک و احتمالاً در جهان داریم.»
اما این کتابفروشی در آینده چطور ادامه خواهد داد؟ همانطور که کریستوفر بونانوس در مجله نیویورک، سال ۲۰۱۴ بیان کرد: «هنگامی که به سراغ آن میروید، استرند، یک تجارت املاک و مستغلات است که ازسوی یک کتابفروشی اداره میشود. وقتی یک کسب و کار بیشتر به این دلیل که صاحبانش آن را دوست دارند به حیات خود ادامه میدهد، نسل بعدی نیز باید آن را به همان اندازه دوست داشته باشد؛ در غیر این صورت سراغ راه بهتری برای گذران زندگی میروند. اگر نانسی بماند، استرند نیز میماند. اگر بچههایش هم این کار را بکنند، مدت بیشتری باقی میماند. به همین سادگی.»
کتابفروشی سیتی لایتز، سانفرانسیسکو
یکی از مشهورترین پاتوقهای فرهنگی شهر سانفرانسیسکو، «سیتی لایتز» سال ۱۹۵۳ ازسوی لارنس فرلینگتی و پیتر دیمارتین که هر دو شاعر بودند، تاسیس شد و نام فروشگاه را به نام فیلم چارلی چاپلین، نامگذاری کردند، اما دیمارتین پس از دو سال سهم خود را فروخت.
سیتی لایتز، تنها یک کتابفروشی نیست، بلکه یک بنای ادبی تاریخی است و نقش مهمی در جنبش «بیت» ایفا کرد. این فروشگاه به گفته صاحبان آن، نخستین کتابفروشی تمام شومیز کشور است. الین کاتزنبرگر، مدیر اجرایی این فروشگاه می گوید: «این یک حرکت عمداً دموکراتیک بود در زمانی که بیشتر کتابها هنوز فقط با جلد گالینگور فروخته میشدند.»
جلدهای شومیز باکیفیت در آن زمان بسیار جدید بودند و عمدتاً خارج از قفسههای مجلات بودند. در آن زمان کتابفروشیها در سانفرانسیسکو، همانند ساعت کاری بانکها باز بودند و به مشتریان در مرکز شهر خدماترسانی میکردند و فضا برای نویسندگان و خوانندگان جوانی که میخواستند مکانی برای اجتماع و تعامل با کتابها و یکدیگر باشند، چندان خوشایند نبود؛ بنابراین ایده تاسیس یک محل ملاقاتی ادبی با گشایش «سیتی لایتز» ایجاد شد.
«سیتی لایتز» همانند کتابفروشی «شکسپیر و شرکا» فقط یک نقطه ملاقات برای بسیاری از مشتریان با استعداد خود نبود، بلکه ناشر نیز بود: این فروشگاه «زوزه» نوشته آلن گینزبرگ را سال ۱۹۵۶ منتشر کرد که با جنجالهایی همراه بود و این کتابفروشی به انتشارات خود ادامه داد. از آن زمان تاکنون، این محل یک نقطه توریستی مهم است. سال ۲۰۰۱، سانفرانسیسکو این محل را بهعنوان یک نقطه عطف تاریخی رسمی نامید.
شهر کتاب «پاولز»، پورتلند، اورِگون
دلیلی وجود دارد که مردم، این محل را «شهر کتاب «مینامند؛ پاولز به ادعای صاحبان آن، بزرگترین کتابفروشی مستقل در جهان است و یک بلوک کامل شهر را اشغال کرده است.
«پاول» یک تجارت خانوادگی است. مایکل پاول اولین کتابفروشی خود را با وام ۳ هزار دلاری سال ۱۹۷۰ در شیکاگو تاسیس کرد. یکسال بعد پدر او، والتر پاول از این کار در شیکاگو استقبال کرد و آنقدر آن را دوست داشت که کتابفروشی خود را در پورتلند افتتاح کرد. به زودی، مایکل به پدرش پیوست و اکنون فروشگاه ازسوی دختر مایکل، امیلی اداره میشود.
میریام سانتز، مدیرعامل این فروشگاه میگوید: «ما حدود یکمیلیون کتاب در فروشگاه اصلی خود، «شهرکتابها» داریم؛ فکر نمیکنم کتابفروشی دیگری در این باره بتواند به عدد ما نزدیک شود، اما مسئله مقدار نیست. یکمیلیون کتاب از بهترین کتابها را انتخاب کردهایم. این یک دستاورد است؛ چون هر روز تعدادی را میفروشیم و باید دائماً بهترین کتابها را برای جایگزینی در قفسههای خود انتخاب کنیم.»
کتابفروشی آنِستی، هیآنوای، ولز
در واقع، شهر کوچک هیآنوای باید بهعنوان یک کتابفروشی معروف به حساب بیاید؛ قفسههای آن صرفاً ازسوی خیابانها و کافیشاپها تقسیم شده است. این شهر با حدود ۴۰ کتابفروشی در یک شهرک، مشهورترین شهر در بین تمام «شهرهای کتابی» است. شهری با ۱۴۰۰ نفر و همچنین جشنواره ادبی سالانه Hay-on-Wye که تعداد زیادی گردشگر را به خود جذب میکند. اگر بخواهیم انتخاب خود را محدود کنیم، یکی از بهترین جاذبههای کتابخوانی، کتابفروشی آنِستی است که از دهه ۶۰ به اشکال مختلف وجود داشته است. این دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد: مجموعهای بزرگ از کتابها در فضای باز که هرکدام یک یورو (جلد شومیز ۵۰ پوند) قیمت دارند و میتوانید قفسههای کتاب را بدون مزاحمت کسی بگردید؛ همچنین جعبهای برای شما قرار دارد که هزینه کتاب را میتوانید در آن قرار دهید که به خیریه Hay Castle Trust میرسد.
مترجم: بهاره گلپرور
عبدالحسین کلانتری در حاشیه بازدید از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با بیان اینکه کتاب، یکی از بنیادیترین ابزارهای تمدنی بشری است، عنوان کرد: میتوان گفت که کتاب زیرساخت تمدن بشری را میسازد و ممکن کرده است؛ بنابراین اگر نگاه تاریخی به تحولات و پویاییهای جوامع بشری داشته باشیم، کتاب، موجب ماندگاری نظام معرفتی و تجارب بشری و صورتبندی آنها شده است.
وی افزود: به همین دلیل، کتابت و کتاب نقش بسیار چشمگیری در شکلگیری کلیت تمدن بشری با تمام اجزا و اضلاع و عناصر آن دارد؛ بنابراین هر کمکی که به کتاب بشود، کمک به بشریت، فرهنگ و تمدن، کمک به صلح و کمک به پیشرفت پایدار در جهان است.
کلانتری با بیان اینکه باید از همه ظرفیتها برای کمک به کتاب استفاده کرد، ادامه داد: بهنظر من یکی از کارهای درخشان در حوزه کتاب، تاسیس خبرگزاری ایبنا و تلویزیون اینترنتی کتاب است؛ اکنون در دوره همگرایی رسانهای هستیم و نمیشود خط و مرز مشخصی بین ابزارهای رسانهای کشید.
بهگفته وی، رسانهها بهطور همافزا همدیگر را کمک میکنند تا به یک هدف و غایت برسند؛ کتاب به رسانه، رسانه به کتاب، خبرگزاری به کتاب، کتاب به خبرگزاری.
کلانتری با بیان اینکه بهنظر میرسد این اتفاق در زیستبوم کتاب در حال شکلگیری است، گفت: این عناصر به وجود آمدند و یک همافزایی شکل گرفته، در این میان باید موانع را برطرف و ظرفیت را تکثیر کرد. هرچقدر بتوانیم به واسطه ابزارهای رسانهای، حلقههایی که در مجموع زنجیره حوزه کتاب را شکل میدهند تقویت کنیم، در واقع حوزه فرهنگ و تمدن خود را تقویت کردهایم.
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه اگر رسانه بتواند به افزایش توان خوانایی و نوشتاری مردم ایران کمک کند، به حوزه فرهنگ و تمدن کمک کرده است، تاکید کرد: این کار باید بهطور ویژه از سوی رسانهها انجام شود و خبرگزاری ایبنا در این زمینه پیشتاز بوده و توانسته این محوریت را حفظ کند؛ البته طبیعتاً باید در این مسیر از ظرفیتهای سایر رسانهها هم استفاده کند. اگرچه رسانه تخصصی حوزه کتاب داریم اما باید بتواند با محوریتی که در این موضوع بهطور خاص دارد از تمام ظرفیتهای رسانهای استفاده کند و خود را رقیب سایر رسانهها نبیند و رسانههای دیگر هم خود را رقیب ایبنا نبینند.
وی با بیان اینکه پیش از این کمابیش مخاطب ایبنا بودم، افزود: ایبنا با رویکرد تخصصی کار میکند که این موضوع با کلیت جامعه پیوند خورده است.