بدنبال تسلط سلجوقیان بر ایران و عراق و به سبب حمایت آنان از تسنن، شیعیان با سختگیری فرمانروایان جدید مواجه شدند به گونهای که پیشوای دینی آنان- شیخ طوسی- مجبور به ترک بغداد شد. اما این شرایط، پایدار نماند و بدنبال تیرگی روابط سلجوقیان در طی سلطنت با دستگاه خلافت، شیعیان با تجدید قدرت سیاسی خود در عرصهی اجتماعی از قدرت و نفوذ برخوردار شدند و نیز توانستند در عرصهی فرهنگی ایفای نقش نمایند.
نفوذ اجتماعی خاندانهای شیعه مذهب به ویژه نقیبان شهرها، توجه خاص شیعیان به مسائل، باورها و مرسوم مذهبی خویش و تبلیغ مواضع خود از طریق منقبت خوانی، رونق مجامع و محافل علمی و فرهنگی شیعیان و زندگی دوستانه شیعیان با سایر مذاهب از جمله عواملی اجتماعی شیعی هستند که در ایجاد این تحول نقش داشتهاند البته سلجوقیان در این دوره نبردهایی با اسماعیلیان داشتهاند که در ایجاد این تحول اجتماعی و فرهنگی برای دیگر شیعیان نیز بیتاثیر نبوده است.
در عرصه ی مذهبی نیز با رونق مکتب شیخ طوسی و ایجاد مدارس متعدد، زمینهی تربیت دانشوران دینی فراهم گردید و برتوانایی شیعیان برای مقابله با مخالفان عقیدتی افزوده شد اسماعیلیان نیز با ترویج عقاید مذهبی خود به گسترش آیین اسماعیلی پرداخته و در این راه از انجام اقدامات خشونت بار دریغ نورزیدند. در مقابل، دیگر شیعیان با سیاست تقیّه و تسامح اسباب اقتدار معنوی خود را فراهم و زمینهی نشر و ترویج عقاید مذهبی و آثار فرهنگی خود در درازمدت را ایجاد نمودند.
این کتاب علاوه بر بررسی اوضاع اجتماعی و فرهنگی شیعه در طی دوران سلطنت سلجوقیان شرق به تبیین عوامل مؤثر در تغییر اوضاع به سود آنان و نقش هریک از این عوامل در آن دوران نیز پرداخته است.