کتاب؛ سکه‌ای در بانک فرهنگ برای وامی بدون سررسید

ایبنا گزارش می‌دهد؛

کتاب؛ سکه‌ای در بانک فرهنگ برای وامی بدون سررسید

گلستان- «قرض‌الحسنه» محدود به مسائل مالی نیست و هر آنچه بی‌چشم‌داشت با نیت خیر در اختیار دیگری قرار گیرد، می‌تواند بخشی از این فرهنگ باشد. در این میان قرض دادن کتاب نیز جلوه‌ای از قرض‌الحسنه است؛ حرکتی که نه‌تنها دانش و آگاهی را به گردش درمی‌آورد، بلکه پیوندهای فرهنگی و اجتماعی را نیز مستحکم‌تر می‌کند؛ اما آیا می‌توان کتابخانه‌های شخصی را به روی دیگران گشود و بی‌هیچ دغدغه‌ای کتاب‌ها را به امانت داد؟ تجربه رضا پورتراب زاده رودسری، هنرمند و مدرس دانشگاه گلستانی، پاسخی به این پرسش است.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – سیدحسن حسینی‌نژاد: عبارت «قرض‌الحسنه» در لغت از دو واژه «قرض» و «حسنه» تشکیل شده است. «قرض» به معنای وام دادن چیزی به دیگری با انتظار بازپس‌گیری آن و «حسنه» به معنای نیکی و کار شایسته است.

بنابراین، قرض‌الحسنه در معنای لغوی خود به وامی نیکو اطلاق می‌شود که فردی بدون دریافت سود یا منفعت مادی، چیزی را در اختیار دیگری قرار می‌دهد تا پس از مدتی بازگردانده شود.

از سویی دیگر «قرض‌الحسنه» در آموزه‌های اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد و یکی از مصادیق بارز نیکوکاری و کمک به دیگران به شمار می‌رود که حتی در آیات متعدد قرآن کریم از این عمل نیک یاد شده و آن را وسیله‌ای برای رشد معنوی و پاداش اخروی معرفی کرده است.

همچنین در جامعه اسلامی، قرض‌الحسنه اغلب در قالب وام‌های بدون بهره برای رفع نیازهای مالی افراد تجلی‌یافته، اما مفهوم آن را می‌توان فراتر از امور مالی دانست و به دیگر عرصه‌های زندگی نیز تعمیم داد. به‌عبارت‌دیگر؛ قرض‌الحسنه فقط به وام‌های مالی محدود نمی‌شود، بلکه هر چیزی که بدون توقع و با نیت خیر در اختیار دیگران قرار بگیرد، می‌تواند بخشی از این فرهنگ باشد.

در این میان و به باور صاحبان اندیشه و حتی افکار عمومی «قرض دادن کتاب» نیز می‌تواند نوعی از قرض‌الحسنه تلقی شود. کتاب به‌عنوان منبع دانش و آگاهی و کالایی ارزشمند که می‌تواند تأثیرات عمیقی بر زندگی افراد بگذارد و اگر کسی کتاب‌هایش را به دیگران قرض دهد، در واقع دانش، آگاهی و لذت مطالعه را با دیگران اشتراک می‌گذارد.

از سویی دیگر و در این زمانه که تورم همچون دیگر شئون زندگی به سراغ صنعت چاپ و نشر آمده و شرایطی را پدید آورده که بسیاری از افراد به دلایل مختلف قادر به تهیه برخی کتاب‌ها نیستند؛ ایجاد بستر و امکان به اشتراک‌گذاری کتاب می‌تواند نقشی مؤثر در روشن ماندن چراغ کتاب و کتاب‌خوانی و گسترش فرهنگ مطالعه داشته باشد.

همچنین همان‌طور که قرض‌الحسنه مالی به رشد اقتصادی و اجتماعی جامعه کمک می‌کند؛ قرض دادن کتاب نیز می‌تواند منجر به ارتقای سطح فرهنگی و فکری افراد جامعه شود که در پی آن با تقویت فرهنگ مطالعه حتی می‌توانیم شاهد مستحکم‌تر شدن پیوندهای اجتماعی باشیم.

از جنبه‌ای دیگر نیز همان‌طور که در فرهنگ قرض‌الحسنه، پول و امکانات را برای کمک به دیگران به گردش درمی‌آوریم، چرا کتاب‌هایمان را هم به‌جای انباشتن، به گردش نیندازیم؟ اگر کتاب‌ها را مثل سکه‌ای در یک چرخه نیکوکاری قرار دهیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا قرض دادن یک کتاب، می‌تواند معادل قرض دادن یک فرصت، یک نگاه تازه، یا حتی یک مسیر جدید در زندگی باشد؟

با مرور این پرسش‌ها و به بهانه ۱۴ اسفندماه که در تقویم رسمی کشورمان به نام روز «ترویج فرهنگ قرض‌الحسنه» و نیز روز «احسان و نیکوکاری» نام‌گذاری شده است، به سراغ یکی از کسانی که کتابخانه شخصی‌اش را دست‌کم برای هنرجویانش و دوستداران هنر عمومی کرده و دست به «قرض‌الحسنه فرهنگی» زده رفتیم و او ضمن تشریح چرایی اقدامش، مطالبی خواندنی را مطرح کرد که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.

از کودکی تا پلاتو یسنامهر

رضا پورتراب زاده رودسری، هنرمند، مدرس دانشگاه و فعال کتاب‌خوانی در خصوص اینکه از چه زمانی و چه شد که تصمیم گرفت که کتابخانه شخصی خانگی‌اش را در معرض مواجهه و استفاده هنرجویان و دیگران قرار بدهد، گفت: شاید بهتر باشد اول به خیلی قبل‌تر اشاره‌کنم. من از کودکی علاقه بسیاری به کتاب داشتم و این موضوع با دیدن کتابخانه پدرم در من شکل گرفت که بیشتر کتاب‌های مذهبی و ادبیات شفاهی داشت.

کم‌کم این علاقه در من بیشتر شد و در کنار کتاب داستان کودک و نوجوان؛ به کتب تاریخی و اسطوره‌ای مشتاق شدم. همچنین به‌واسطه اینکه به کلاس حفظ قرآن می‌رفتم کتاب‌های دینی و مذهبی و در ادامه فلسفه و هنرهای نمایشی به فهرست علاقه‌مندی‌هایم اضافه شد و می‌توان گفت دوستی من با کتاب از همان سال‌ها شکل گرفت تا اینکه در گذر زمان و در سال‌های پایانی دهه هشتاد، تصمیم به راه‌اندازی کارگاه تئاتری با نام یسنامهر گرفتم که به آموزش و تجربه با هم‌نسلی‌های خودم بپردازم. پس از مدتی افراد زیادی به این کارگاه پیوستند و آنجا بود که فکری به ذهنم رسید.

هنرجوها ماهانه حق عضویتی ناچیز برای حضور در کارگاه‌ها می‌پرداختند تا ارزشی به زمانی که صرف می‌کردند، بدهند. در ادامه تصمیم بر آن شد که هرماه نیمی از کل حق عضوت را کتاب تهیه کنیم و این آغاز تشکیل یک کتابخانه دوست‌داشتنی شد. جا دارد اضافه کنم که من هم تصمیم گرفتم کتاب‌های شخصی منزلم را به این مجموعه که هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد، اضافه کنم.

وی در ادامه درباره برخی از خاطرات در پی عمومی کردن کتابخانه شخصی‌اش گفت: شاید بیشترین خاطراتی که دارم در حوزه کتاب‌های مرتبط با نمایش باشد. کتابخانه ما پر شده بود از نمایشنامه‌های ایرانی و خارجی باکیفیتی که از پول حق عضویت هنرجوها تهیه شده بود و هر بار که هنرجوها نمایشنامه‌ها را به امانت می‌بردند و می‌خواندند، دور هم می‌نشستیم و با جدیت تحلیل می‌کردیم.

وقتی کتاب پول رایج نیکوکاری می‌شود/ کتاب، سکه‌ای در بانک فرهنگ برای وامی بدون سررسید

جمع‌خوانی کتاب و رشد گروهی

پورتراب زاده افزود: واقعاً بهترین روزهای ما وقتی بود که همه دور هم نمایشنامه می‌خواندیم و با نویسندگان زیادی آشنا شدیم و حتی در بسیاری از موارد، مجموعه آثار نویسندگان بزرگ را خواندیم و درباره آن‌ها گفت‌وگو کردیم و این باعث شکل‌گیری نسلی متفاوت در تئاتر امروز شد.

رضا پورتراب زاده رودسری در پاسخ به این پرسش که آیا پیش آمد از اینکه کتابخانه‌اش را عمومی کرده و یا کتاب یا کتاب‌هایی را به امانت‌داده باشد، پشیمان شده باشد، گفت: دلگیر بله، اما پشیمان نه، بعضی وقت‌ها بعضی افراد کتاب‌هایی را قرض می‌گرفتند و پس نمی‌آوردند و این باعث دلگیری من می‌شد، بیشتر برای اینکه دوست داشتم همه از کتاب‌ها استفاده کنند و در نهایت بعضی از کتاب‌ها را چند بار خریدم و جایگزین کردم تا همه از آن بهره‌مند بشوند.

هنرمند گلستانی در بخش دیگری از سخنانش خطاب به کسانی که کتابخانه شخصی بزرگ دارند و بعضاً کتاب انبار می‌کنند و به کسی یا کسانی کتاب امانت نمی‌دهند، گفت: به نظرم مثل علم که می‌گویند زکاتی دارد، کتابخانه داشتن هم زکاتی دارد و زکات کتابخانه داشتن قرض دادن آن است، به نظرم آن‌کس که کتاب می‌خواند و به فکر فرهنگ و هنر است؛ وظیفه اشاعه آن را هم دارد، به اشتراک گذاشتن کتابخانه شخصی هم فرهنگ‌ساز است و هم حس خوبی دارد، حداقل برای من این‌گونه بوده است.

قرض‌الحسنه فرهنگی

پورتراب زاده همچنین با تائید این موضوع که قرض‌الحسنه فرهنگی و کتاب شاید فرقش با قرض‌الحسنه مالی این باشد که پول را معمولاً بدون دل‌بستگی می‌دهند، ولی کتاب برای خیلی‌ها یک دارایی عاطفی است؛ بنابراین، کسی که کتاب‌هایش را بدون چشم‌داشت در اختیار دیگران می‌گذارد، هم به ترویج فرهنگ مطالعه کمک می‌کند و هم روحیه‌ای مشابه قرض‌الحسنه دارد و شاید بشود اسمش را «قرض‌الحسنه فرهنگی» گذاشت، گفت: به نظرم برای ما که کار فرهنگی و هنری می‌کنیم و دستی در معلمی در این حوزه داریم، بهترین قرض‌الحسنه کتاب است.

وی افزود: در این روزگار که قیمت کتاب بسیار بالا رفته خیلی‌ها قدرت خرید کتاب را ندارند. انسان در حالت عادی نسبت به هر چیزی که دارد حسی عاطفی دارد و شاید دل کندن از آن حتی برای مدتی کار سختی باشد.

پورتراب زاده گفت: اما وقتی با این نگاه به موضوع بنگریم که این قرض‌الحسنه آینده‌ای زیباتر و جهانی بهتر را ایجاد می‌کند، این شوق در انسان به وجود می‌آورد که در این اتفاق مهم شریک باشد و شاید بهترین آرزو برای جهان و مخصوصاً کشور بزرگمان این است که انسان‌های کتاب‌باز بیشتر داشته باشد.

به گزارش ایبنا، رضا پورتراب زاده رودسری، متولد ۱۳۶۸ شهر تنکابن و ساکن گرگان، کارشناس ارشد بازیگری از دانشگاه تربیت مدرس تهران، رتبه ۳ کنکور دکتری تخصصی تئاتر، مدرس دانشگاه، نویسنده، کارگردان، بازیگر و رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان گلستان و فعال و تسهیلگر حوزه کتاب است که همچنان کتابخانه شخصی‌اش در پلاتو یسنا مهر با بیش از دو هزار عنوان کتاب میزبان علاقه‌مندان به فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی است.