کودکان را با فرهنگ عامه‌ی ایرانی آشنا کنیم

ضرورت احیای شعر و ضرب‌المثل برای توسعه سواد فرهنگی و حقوقی کودک؛

کودکان را با فرهنگ عامه‌ی ایرانی آشنا کنیم

مطالعات علمی روان‌رشدی نشان داده‌اند که بازی‌ها و افسانه‌های عامیانه کودکانه تأثیر مستقیمی بر توسعه زبان، مهارت‌های اجتماعی، حل مسأله و تصویرسازی ذهنی کودکان دارند. همچنین پژوهش‌ها تأکید می‌کنند که ضرب‌المثل‌ها و عبارات فرهنگی کوتاه و معنادار، به‌ویژه در داستان‌گویی یا آموزش تعاملی، دامنه واژگان و تفکر انتقادی را به‌طرز چشمگیری تقویت می‌کنند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان: در دنیایی که رسانه‌های دیجیتال کودکان را با پیام‌های ساده‌شده، تک‌بعدی و مقطعی پر می‌کنند، زبان مادریِ غنی و فرهنگ عامه‌ی ایرانی - شامل شعر، ضرب‌المثل، زبان‌بازی‌ها- در حال فراموشی است. اما این عناصر نه‌فقط میراث تاریخی‌اند، بلکه بستر رشد خلاقیت، تخیل، سواد فرهنگی و هویت ملی کودک فارسی‌زبان هستند. مطالعات علمی روان‌رشدی نشان داده‌اند که بازی‌ها و افسانه‌های عامیانه کودکانه تأثیر مستقیمی بر توسعه زبان، مهارت‌های اجتماعی، حل مسأله و تصویرسازی ذهنی کودکان دارند. همچنین پژوهش‌ها تأکید می‌کنند که ضرب‌المثل‌ها و عبارات فرهنگی کوتاه و معنادار، به‌ویژه در داستان‌گویی یا آموزش تعاملی، دامنه واژگان و تفکر انتقادی را به‌طرز چشمگیری تقویت می‌کنند.

 

۱ - نقش فرهنگ‌شناختی زبان عامه

شعرهای کوچه و بازار، بازی‌های زبانی (مثل زنجیره واژه، قافیه‌بازی، معماهای سنتی) و ضرب‌المثل‌ها حامل خرد جمعی، تاریخ شفاهی و چارچوب‌های اخلاقی بومی‌اند. طبق تعریف مدرن «فولکلور»، این گنجینه‌ها به‌صورت عینی منتقل‌کننده ارزش‌ها، آرمان‌ها و الگوهای همزیستی به کودک‌اند.

 

۲ - رشد شناختی و زبانی

مطالعات جدید «Childlore» در سال ۲۰۲۴ میلادی نشان می‌دهد مشارکت در لورهای زبانی و بازی‌های کودکی، موجب تقویت حافظه، واژگان، استدلال و کنترل عاطفی می‌شود. همچنین پژوهشی در آموزش ضرب‌المثل و اصطلاحات با داستان‌های دیجیتال نشان داد که یادگیری از طریق فن بیان داستانی، نتایج یادگیری را به‌طور معناداری بالا می‌برد.

 

۳ - آسیب ساده‌سازی افراطی رسانه‌ای

رسانه‌های کودک‌محور غالباً از محتواهایی استفاده می‌کنند که کوتاه، تکراری و شدیداً تصویری‌اند. چنین محتوایی به‌جای تحریک تخیل، مخاطب را در دایره‌ای از کلیشه‌ها محصور می‌کند. منابع آموزشی رسمی نیز به شکل قابل توجهی فاقد ضرب‌المثل و عبارات محلی هستند. این فقدان باعث می‌شود کودک زبان فرهنگی خود را نه فقط نیابد، که حتی نداند چه چیز را از دست داده.

 

۴ - حقوق کودک و سواد فرهنگی

کنوانسیون حقوق کودک (ماده‌ی ۲۹) به صراحت به رشد خلاقیت، احترام به فرهنگ و زبان بومی اشاره می‌کند. حق کودک بر مشارکت فرهنگی شامل حق دسترسی به شعر، قصه و بازی‌های زبان‌باز می‌شود. حذف این فضا نوعی نقض خاموش حقوق فرهنگی کودک است.

 

۵ - سیاست‌گذاری فرهنگی پیشنهادی

  1. بازگشت ضرب‌المثل، شعر عامه و بازی‌های زبانی به محتوای آموزشی پیش‌دبستان و ابتدایی؛
  2. پشتیبانی مالی از کتاب‌نویسی کودک با فرهنگ عامیانه؛
  3. تولید برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی تعاملی با مضامین فرهنگی بومی؛
  4. آموزش والدین و معلمان برای استفاده فعال و تعاملی از ادبیات شفاهی؛

 

در پرتو شعار «ایران را باید خواند، تا به فرزندانمان امید بدهیم»، احیای زبان نایافته کودکانه، زبان ضرب‌المثل، شعر و بازی‌های زبانی نه صرفاً کاری ادبی، که دوره‌گردی فرهنگی است که سواد کودک را با عمق زبان فارسی، تاریخ جمعی و ظرفیت خلاقانه‌اش آشنا می‌کند. اگر امروز کودک ایرانی را به مصرف صرف محتوای تصویری بسپاریم بدون میراث زبانی، فردا نسلی نخواهیم داشت که بتواند کشورش را با خلاقیت، هویت و امید بسازد. سواد فرهنگی کودک تنها از ادب کلاسیک یا ترجمه حاصل نمی‌شود و بازی زبانی، ربط دادن ضرب‌المثل‌ها به زندگی و قصه‌هایی که در زبان بومیان جاری‌ست نیز ظرفیت‌هایی هستند که استفاده از آن‌ها و انتقالشان به کودکان، سواد فرهنگی آن‌ها را بالا می‌برد.

حق کودکان بر آینده، بدون زبان قوی، تخیل زنده و ذهنی پویا، ناقص می‌ماند. زمان آن رسیده است سیاست‌گذاران فرهنگی کشور با دیدی ملی و پژوهش‌محور، زبان نایافته کودک را دوباره زنده کنند، نه به‌عنوان نمایشی نوستالژیک، که به‌عنوان شالوده‌ی فکری تمدن آینده.