عبدالحسین آذرنگ در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد؛
نشر ایران همپای نسل آیندهنگر حرکت نمیکند
عبدالحسین آذرنگ، معتقد است، با وجود شکلگیری نسلی جدید از کتابخوانان جوینده و آشنا با فناوری، نشر ایران هنوز نتوانسته خود را با نیازها و علایق این نسل آیندهنگر هماهنگ کند.
عبدالحسین آذرنگ در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره پیشبینی وضعیت کتاب و کتابخوانی با ظهور فناوری هوش مصنوعی بیان کرد: هرچند رشتههایی مانند آیندهشناسی تدریس میشود اما میدانیم کار علم، پیشبینی نیست با این وجود مشاهدات مستقیم من نشان میدهد، نسل جدیدی در ایران، درحال شکلگیری است که مخاطبان بسیار علاقهمند و فعالی هستند؛ این نسل علاوهبراینکه بسیار میخوانند، جویندهاند و با پدیدههای الکترونیکی آشنایی دارند اما نشر ایران، نیازهای این نسل را بهدرستی نمیشناسد و توانایی پاسخگویی به نیاز آنها دارد.
به گفته وی، مشکل، نبود توازن بین نیازهای این نسل زنده، آیندهنگر فعال و نشر ناتوان در پاسخگویی به نیاز این نسل. دلیل اصلی این وضعیت به مولفههای بسیاری مربوط میشود.
آذرنگ، در بیان دلایل بروز نبود توازن در نشر به پیشینه صنعت نشر ایران اشاره و بیان کرد: از زمان قاجار که فناوری چاپ وارد و کتابفروشان که پیشتر کتابهای خطی میفروختند، به فروش کتابهای چاپی اقدام کردند؛ در ادامه تعدادی از همین کتابفروشان، به عامل چاپ تبدیل شدند، بهعبارت دیگر علاوهبر فروش، کتاب چاپ میکردند.
نویسنده کتاب «تاریخ و تحوّل نشر: درآمدی به بررسی نشرکتاب در ایران از آغاز تا آستانه انقلاب» افزود: این کتابفروشان، با در اختیار قرار دادن نسخه خطی به حروفچینها، یک نسخه، مثلاً به ۴۰۰ یا ۵۰۰ نسخه تبدیل میشد. این فرآیند به نشر تکثیری مشهور است.
آذرنگ، با بیان اینکه در نشر تکثیری به جنبههای دیگر نشر توجه نمیشد، ادامه داد: اندک اندک، به صفحهبندی، پاراگرافبندی و رعایت رسمالخط یکسان توجه شد؛ بنابراین «نشر تولیدی»، بهوجود آمد؛ البته بسیار کُند جریان داشت تا دوره پهلوی که عوامل تولیدی با توجه به آغاز چاپ کتابهای درسی وارد شد.
وی به دهه ۳۰ و بعد از کودتای سال ۳۲ و شکلگیری انتشارات تاثیرگذار در ایران اشاره و بیان کرد: انتشارات فرانکلین، نشر نیل، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ایجاد و نشر تولیدی اندک اندک، شکل گرفت.
نویسنده «مبانی نشر کتاب» در ارزیابی وضعیت نشر کتاب در ایران، بیان کرد: باید به ریشه بازگردیم. انسان از دو بخش جسم و روح تشکیل شده است. افراد روزانه چند ساعت برای جسم وقت صرف میکنند؟ باید مجاسبه کرد در مقایسه با هزینههای جسم، چقدر وقت برای روح صرف میکنیم؟! باید فهمیده شود که انسان دو وجه دارد و باید به آنها رسیدگی و سرمایهگذاری کرد.
آذرنگ، با بیان اینکه پدیده خواندن باید از دوره کودکی و پیش از مدرسه و در خانه آغاز شود، گفت: نشر براساس خواندن، جریان پیدا میکند؛ بهعبارت دیگر عدهای خواننده باشند، عده بیشتری علاوهبر اینکه خواننده هستند، باید خریدار هم باشند. بهعبارت دیگر عدهای باید هم بخوانند هم بخرند و بعد واکنش نشان دهند؛ بنابراین خواندن از دوره کودکی باید تحکیم شود در دبستان، دبیرستان و دانشگاه تداوم پیدا کند خانوادهها و معلمها باید مشوق باشند اما نیستند.
به گفته وی، جامعه باید یاد بگیرد، مسائل و مشکلاتش را بشناسد و حل کند اما بچههای چطور باید یاد بگیرند، اگر با مشکلی مواجه شدند، سراغ منابع بروند و راهحل پیدا کنند.
نظام آموزشی ایران مبحثمحور نیست
نویسنده کتاب «تاریخ پیدایش علم جدید» متنمحور بودن نظام آموزشی کشور را مسئله دیگر کتابخوانی در ایران دانست و افزود: نظام آموزشی باید مبحثمحور باشد، نه متنمحور؛ بهعبارت دیگر برای تدریس فیزیک، یک منبع مشخص تدریس نشود، بلکه مباحث فیزیک تدریس شود و محصلان منابع مختلف فیزیک را ببینند. این شیوه در نظامهای آموزشی غربی وجود دارد؛ دانشآموزان و دانشجویان برای نکات مختلف منابع متعددی را میخوانند.
آذرنگ، از تجربه زیسته خود درباره توجه دانشآموزان آمریکایی در دوره اقامت در این کشور گفت و ادامه داد: به خاطر دارم، روزهای شنبه و یکشنبه، کتابخانه محل زندگیام در آمریکا، دانشآموزان زیادی برای مطالعه، حاضر میشدند و بین قفسههای کتابخانه پُربود از بچههای محصل. براساس نظام آموزشی، باید حداقل پنج منبع برای نوشتن مقاله علمی، درباره مباحث مختلف مثلاً فیزیک را مطالعه میکردند.
وی به لتونی بهعنوان کتابخوانترین کشور جهان اشاره و بیان کرد: لتونی، یکی از کشورهای عجیب در زمینه کتابخوانی است؛ کمتر از سه میلیون نفر جمعیت دارد؛ شاید آماری کمتر از اسلامشهر استان تهران. کتاب در لتونی، حداقل در ۱۰ هزار نسخه میشود و مردم به سه زبان لتونیایی، انگلیسی و آلمانی کتاب میخوانند. باید درباره دلایل کتابخوانی مردم لتونی مطالعه کنیم؛ مهمتر، انگیزه کتابخوانی است که موجب شده، شمارگان به ۱۰ هزار نسخه برسد. علاوهبراین مردم هند، بیشتر از دیگر کشورها، کتابهای تاریخی میخوانند.
نویسنده کتاب «تاریخ ترجمه در ایران» با انتقاد از وضعیت کتابخوانی بازیگران اصلی ترویج کتابخوانی در ایران ادامه داد: وقتی معلمان کتاب نمیخوانند، چطور میتوانند افراد علاقهمند به مطالعه پرورش دهند؟ در نتیجه همین بیتوجهی است که شمارگان کتاب در ایران به ۳۰۰ نسخه رسیده است.