نظارت بر کتاب، به مفهوم ایجاد محدودیت براى دانشمندان، اصحاب فکر و آدمهاى کارامد نیست، واقعیت موجود در بازار کتاب، نشانگر این حقیقت است، لیکن بحث، جلوگیرى از رهزنى اندیشه و اخلاق است. هر چند بهترین راه در ایفاى این مسؤولیت، عرضه فکر درست و هدایتگر در برابر فکر غلط و رهزن است، لیکن در صورت نبود امکان کافى در این زمینه، باید به فکر علاج بود، و اهمیت امر نظارت از همین جا روشن مى شود؛ هر چند که در این زمینه، ضرورت پرهیز از تنگ نظرى و اعمال سلیقه نیز، امرى بدیهى است. (دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامى و دستاندرکاران برگزارى هفته کتاب ، نوزدهم آبان ماه 76)
اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانى است. در جامعه باید سنت کتابخوانى رواج پیدا کند. فایدهى سوادآموزى این است. اثر حرکت و نهضتى که در کشورها براى ریشهکن کردن بیسوادى انجام میگیرد، عبارت است از همین، که بتوانند از این مجموعهى عرضهکنندهى فکر و ذوق و استعدادِ دیگران استفاده کنند؛ این بدون کتابخوانى امکانپذیر نیست. به گمان من یکى از بدترین و پرخسارتترین تنبلىها، تنبلى در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلى میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانى باید در جامعه ترویج شود؛ و این کار بر عهدهى همهى دستگاههائى است که در این زمینه مسئولند؛ از مدارس ابتدائى بگیرید - که برنامههائى باید باشد که کودکان ما را از اوان کودکى به خواندن کتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تأمل - تا دستگاههاى ارتباطجمعى، تا صدا و سیما، تا وسائل تبلیغاتى گوناگون. یکى از کارهاى بزرگ و مهم در سطح جامعه این است که تبلیغات کتابخوانى همهگیر شود. ما امروز مىبینیم براى کالاهاى کماهمیت که تأثیرى هم در زندگى انسانها ندارند، صاحبانش تبلیغات رنگینِ عجیب و غریبى را متصدى میشوند، مباشر میشوند؛ دستگاههاى ارتباطجمعى، مطبوعات، صدا و سیما آنها را پخش میکنند؛ در حالى که آن محصولات هیچ ضرورتى ندارند، هیچ لزومى ندارند، یک چیز اضافى در زندگى هستند؛ گاهى بودنشان مفید است، گاهى بودنشان حتّى مفید هم نیست؛ شاید مضر هم هست. محصولى با عظمت کتاب، با ارزش کتاب، درخور این است که تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند کسانى که میتوانند کتاب را بخوانند؛ این را ما باید به صورت عادت در بیاوریم .( بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران، بیست و نهم تیرماه 90)
کتاب، محصول فکر و مغز و تجربه و هنر و ذوق یک کسى است یا کسانى است که این کتاب را تهیه و تولید کردهاند. لزوماً هر کتابى مفید نیست و هر کتابى غیرمضر نیست. بعضى کتابها مضر است. مجموعهاى که متصدى امر کتاب است، نمیتواند با اتکاء به این فکر که ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضرى را وارد بازار کتابخوانى کند - همچنان که داروهاى مسموم را، داروهاى خطرناک را، داروهاى مخدر را متصدیان امور این داروها آسان و بىقید در اختیار همه نمیگذارند؛ از دسترس دور نگه میدارند؛ گاهى هشدار میدهند - این یک خوراک معنوى است؛ اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود، ما به عنوان ناشر، به عنوان کتابدار، به عنوان کتابخانهدار، به عنوان متصدى پخش - به هر عنوانى که با کتاب ارتباط دارد - حق نداریم این را در اختیار افرادى قرار بدهیم که آگاه نیستند، ملتفت نیستند؛ که این در فقه اسلام، یک فصل مخصوص به خود دارد. پس باید مراقبت کرد. باید کتاب خوب را، کتاب سالم را در اختیار گذاشت. بیشتر هم باید توجه کرد به این که آن کتاب بتواند هم پرورش فکرى بدهد، هم راه درست را در اختیار بگذارد. بنابراین در کنار برنامهى مطالعاتى، توجه به این نکته هم لازم است.( بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار مسئولان کتابخانهها و کتابداران، بیست ونهم تیرماه 90)