خراسان شمالی- کتاب «تقویت حافظه دیداری» تألیف زینب مقدادی، اثری کاربردی و آموزشی است که با هدف بهبود مهارتهای املایی، به چاپ رسیده است.
زینب مقدادی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در بجنورد گفت: این کتاب تنها یک اثر آموزشی نیست بلکه گامی برای بازتعریف روشهای آموزش مهارتهای پایهای در مقاطع ابتدایی است، مهارتهایی که اگر در سنین مناسب تقویت شوند، تأثیرات بلندمدت در فرایند یادگیری خواهند داشت.
وی با بیان اینکه در حال تالیف جلد دوم کتاب هستم که به تمرکز و دقت دیداری در پایه سوم ابتدایی میپردازد، افزود: انتشار کتاب تقویت حافظه دیداری را میتوان نشانهای از توجه به جزئیات مهم در یادگیری کودکان دانست؛ جزئیاتی که در سایه توجه معلمان و والدین، میتوانند به مرور به ستونهای اصلی پیشرفت آموزشی تبدیل شوند.
مقدادی ادامه داد: ضمن توجه به استانداردهای آموزشی، تلاش شده تا طراحی گرافیکی و صفحهآرایی نیز با نیازها و علایق بصری دانشآموزان هم راستا باشد و به همین دلیل، کتاب از کیفیت بصری مناسبی برخوردار که به جذابیت و اثربخشی آن افزوده است.
وی تصریح کرد: تمرینها بهگونهای تنظیم شدهاند که نهتنها خستهکننده نیستند، بلکه در بسیاری موارد جنبه بازی دارند. فعالیتهایی همچون تطبیق تصاویر، تکمیل واژهها، تشخیص تفاوت میان اشکال مشابه و بازسازی عناصر ناقص، باعث میشود تا کودک بدون فشار مستقیم آموزشی، مهارتی مهم و کارآمد را در خود پرورش دهد.
مقدادی با اشاره به نیاز مبرم دانشآموزان به تقویت تواناییهای دیداری تاکید کرد: ضعف در این مهارت، یکی از دلایل اصلی افت عملکرد در درسهایی نظیر املا به شمار میرود که در کتاب، این خلأ آموزشی شناسایی و با زبانی ساده و کودکپسند، تمرینهایی برای آن طراحی شده است که با تلفیق تصویر و واژه، ذهن کودک را درگیر فرآیند تشخیص، تطبیق، بازشناسی و یادسپاری میکند.
وی در پایان بیان کرد: این کتاب با رویکردی کاربردی و متکی بر تجربیات میدانی در عرصه آموزش ابتدایی، تلاش دارد تا مهارتی بنیادین اما کمتر مورد توجه، یعنی حافظه دیداری را در دانشآموزان پایه دوم ابتدایی پرورش دهد تا گامی مؤثر در بهبود یادگیری پایهای دانشآموزان باشد.
خراسانرضوی - یک شاعر، روزنامهنگار، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی خراسان معتقد است که شاعران آذربایجان، اصفهان و ... در شعرهایشان از خراسان که خاستگاه زبان فارسیدری بوده، بهعنوان سرزمین آرمانی شعر و قبله آمال شاعران یاد میکنند.
سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسین زاده: در افقهای دور تاریخ زبان فارسی، هر جا که شعلهای از شعر و اندیشه برمیخیزد، نام خراسان نیز بر آن نقش بسته، سرزمینی که در سپیدهدمان تمدن ایرانی، نخستین واژهها را با طنین جان بر زبان آورد و شاعران و نویسندگانی را در دامان خود پروراند که تا همیشه تاریخ، بلندآوازه خواهند ماند. از حکمت سترگ فردوسی در شاهنامه تا سلوک روحانی عطار نیشابوری، از نیش قلم بیدار خیام تا ذوق لطیف اسدی طوسی و … خراسان نه فقط یک جغرافیاست، که یک جریان اصیل و ریشهدار در فرهنگ و ادبیات ایران است.
ادبیات معاصر ایران، هرچند دارای تنوع زیادی از سبکها، گویشها و جریانها است، اما اگر دقیقتر بنگریم، ریشههایی از خراسان را میتوان در تار و پود آن بازیافت، گاه در شکل واژهها، گاه در طرز نگاه و گاه در نفسِ محتوا. خراسان، بهعنوان یکی از مهمترین زادگاههای زبان فارسی، نهفقط حافظه تاریخی ادبیات ماست، بلکه در بسیاری از نمودهای ادبیات معاصر نیز حضوری پنهان اما مؤثر دارد.
افزون بر این، ادبیات بومی خراسان با زبانها و گویشهای خاص این خطه، از فارسی دری و لهجهها و گویشهای متنوع تا زبانهای ترکی خراسانی، کردی کرمانج و ترکمنی، غنای ویژهای به ادبیات اقلیمی کشور بخشیده است. در شعر محلی و فولکلور، در نقالیها و روایتهای شفاهی، در ضربالمثلها و متلها، بخشی از گنجینه زبانی و فرهنگی خراسان در حافظهجمعی این سرزمین ثبت شده است.
اما این خاستگاه دیرسال شعر و اندیشه، در روزگار ما با چالشهایی جدی مواجه شده است و در لابهلای هیاهوی پایتختمحورِ رسانهها، سیاستگذاریهای فرهنگی و بیمهری نهادها، صدای ادبیات بومی خراسان به خاموشی نزدیک میشود. این گزارش، تلاشی است برای بررسی این موضوع با نگاهی تحلیلی و واقعبینانه به جایگاه امروز ادبیات بومی خراسان رضوی در گستره ادبیات کشور، چالشها و موانعی که بر سر راه آن ایستادهاند و ظرفیتهایی که هنوز هم میتوانند بارقهای از امید در دل این میراث کهن بیفروزند.
در این مسیر، گفتوگویی داشتهایم با یوسف بینا، شاعر، روزنامهنگار، استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبی، فعال فرهنگی و مدیر انتشارات «آزادسرو» که بیش از ۲ دهه است که در انجمنهای ادبی خراسان بهعنوان شاعر، منتقد ادبی و داور جشنوارههای شعری شناخته میشود.
کتاب «ریمیا» مجموعه شعر اوست و یک مجموعه چهار جلدی درباره شاعران معاصر خراسان نیز از این شاعر و نویسنده خراسانی رهسپار بازار کتاب شده است. یوسف بینا سالهاست با نگاهی دقیق و دلسوزانه تحولات فرهنگی و ادبی این خطه را دنبال میکند. سخنان او، پرتویست بر تاریکیهایی که باید دید و شاید جرقهای برای روشن کردن مسیر آینده باشد.
به صورت کلی ادبیات بومی خراسان از قدیم تا امروز چه جایگاهی در ادبیات کشور و چه سهمی در ادبیات معاصر ما داشته و دارد؟
درباره خراسان نمیتوان شبیه دیگر استانهای ایران و مناطق گستره زبان فارسی سخن گفت زیرا این استان جایگاه یگانه و نسبتی منحصربهفرد با ادبیات فارسی دارد. سرزمین خراسان که گستره بسیار وسیعتری از استانهای خراسان امروزی داشته، خاستگاه زبان فارسیدری یعنی زبان ۱۳۰۰ سال اخیر فارسیزبانهای جهان بوده و نخستین شاعران بزرگ ایران نیز همگی خراسانی بودهاند.
این جایگاه تا قرنها بهحدی ممتاز و یگانه است که شاعران آذربایجان و اصفهان و دیگر نقاط سرزمین زبانفارسی در شعرهایشان از خراسان بهعنوان سرزمین آرمانی شعر و قبله آمال شاعران یاد میکنند. ذکر نمونهای از این موارد میتواند روشنگر بحث باشد. در قرن ششم، دو شاعر استاد داریم که از بزرگترین شاعران تاریخ ایراناند یعنی خاقانی اهل آذربایجان و جمالالدین اصفهانی که این دو شاعر چندان اهل فروتنی نیستند و اگر فرصتی پیش بیاید خودستایی هم میکنند.
جمالالدین در شعری خطاب به خاقانی و خودستاییهای او میگوید: «وه که چه خنده زنند بر من و تو کودکان / اگر کسی شعر ما سوی خراسان بَرَد!» یعنی بزرگترین شاعران تاریخ ایران در برابر ذوق ادبی کودکان خراسانی احساس حقارت و خودکمبینی دارند. بنابراین نسبت ادبیات بومی خراسان به گستره ادبیات فارسی، بسیار ویژه بوده است. البته روشن است که این نسبت در طول تاریخ دستخوش فراز و فرودهایی شده است اما سیادت خراسان بر شعر ایران در طول تاریخ از رودکی و عنصری و فردوسی و منوچهری و خیام و ناصرخسرو و سنایی و مولوی و جامی تا شاعران مشهدی دوره صفوی و تا شاعران بزرگ و بیمانند معاصر از بهار تا اخوانثالث که سرآمدان مطلق روزگار خویشاند ادامه داشته و به امروز نیز رسیده است.
بیتردید بخش مهمی از جریان شعر نیمایی معاصر و همچنین سهم عمدهای از شعر دوره انقلاباسلامی خراسانی است. امروز هم در هر کدام از جریانهای شعری مطرح از جمله قصیده امروز، غزل عاشقانه، غزل پستمدرن، شعر نیمایی، شعر سپید، رباعی، شعر آیینی و شعر لهجه میبینیم که شاعران مطرح و جوان خراسانی در صدر قرار دارند. اینها در حالی است که سبک خراسانی بر شاعران غیرخراسانی نیز اثرگذار بوده و این نکته برای شناخت بهتر تاثیر ادبیات خراسان بر ادبیات فارسی بسیار مهم است. هرچند رسانههای جمعی و انجمنهای ادبی رسمی کشور متاسفانه این نقش مهم را بهدرستی بازتاب نمیدهند که البته مقصر اصلی خود ما خراسانیهاییم که باید بسیار بیشتر از پیش برای معرفی شعر و شاعران خراسان به فضای رسانهای و عمومی کشور بکوشیم.
ویژگیهای شعر و ادبیات بومی ما چیست؟
زبان فاخر و بهدور از انواع کاستیها و ناتندرستیها، نحو ساده و در عین حال سنگین زبانی، واژگان و ترکیبهای کهنسال و زیبا که بسیار ادبی و هنریاند و در گفتار خراسانیها ماندهاند و شاعران بزرگ خراسان از آنها استفاده میکنند و موجب غنای زبان امروزند، بهرهگیری از ظرفیتهای فراوان قالبهای سنتی، کاربرد شعر نو در شکل فاخر و متعالی، ترکیب عاطفه و خردمندی که بزرگترین میراث شاعران کهن خراسان است و نکات دیگری از این دست، مهمترین ویژگیهای شعر خراسانی است که در کار شاعران بزرگ این روزگار بهدقت رعایت میشود.
سهم خراسان رضوی در جربان ادبی کشور چقدر است؟
متاسفانه بهعلل بسیار که یکی از آنها ناآشنایی مدیران فرهنگی و رسانهای کشور و گاه استان با ظرفیت عظیم ادبیات خراسان و در نتیجه بیتوجهی به آن است، سهم استان خراسانرضوی در جریانهای ادبی کشور بسیار کمتر از ظرفیت واقعی این استان است.
مهمترین جریانهای ادبی کنونی استان ما کداماند؟
در استان خراسان، انجمنها و جریانهای ادبی را تا حدی میتوان چنین بازشناسی کرد؛ انجمنهای ادبی رسمی در نهادهای حکومتی یا عمومی که تعداد آنها در سالهای اخیر بسیار کم شده و به یکیدو جلسه رسیده است، پاتوقهای ادبی کافهای که محل اجتماع و گفتوگوی هفتگی نسلهایی از شاعران بهویژه جوانان شده و در سالهای اخیر رونق گرفته است، انجمنهای ادبی آیینی که بهدلیل سازوکار ویژه خود در حد سهچهار جلسه برگزار میشوند، انجمنهای ادبی خانگی یا نیمهخصوصی که محل اجتماع شاعران همفکر یا همدوره یا همخاطره است، جمعهای دوسهنفره شاعران حرفهای که مرتب در جریان است.
کانالهای تلگرامی که بهنوعی پیونددهنده گروهی از شاعران است و موارد دیگری از این دست. باید به این جریانها شاعران تنهایی را بیفزاییم که خودشان یک جریاناند اما سالهاست کنج عزلت گزیدهاند و در حال سرودن شعرهای عالیاند. همچنین شماری از شاعران بزرگ خراسانی که با حفظ ویژگیهای اصیل ادبی و هنری به پایتخت مهاجرت کردهاند و در آنجا به سرودن مشغولاند. برای شناخت جریانهای اصیل شعری و شاعران بزرگ امروز خراسان باید به تکتک این انجمنها و جمعها و پاتوقها رفتوآمد داشته باشید تا در میان آنها بهترین شاعران امروز ایران را بیابید و از شعرشان شگفتزده شوید.
در کنار اینها ناشران ادبی و جشنوارههایی هم داریم که در سطح کشور معروفاند. اما مشکل اینجاست که میان سه ضلع انجمنهای ادبی و ناشران ادبی و جشنوارههای ادبی در استان خراسان هیچ نسبتی برقرار نشده است و دوری از این سه ضلع از هم بسیار تاسفبرانگیز و غمگینکننده است. البته باید نوک پیکان انتقاد را هم بهسوی افراد این سه ضلع گرفت و هم بیشتر بهسوی مسئولان و رسانهها و بزرگترهایی که در سالهای اخیر برای پیوند این اضلاع هیچ کوششی نکردهاند و کارهایشان به دوری بیشتر انجامیده است.
موانع توسعه ادبیات بومی ما چه هستند و راهکار شما برای برونرفت از این موانع چیست؟
چنانکه بارها و بارها گفتهایم، حمایت از شاعران برای حضور در رسانهها و انجمنها و جشنوارههای کشوری، برگزاری رویدادهای بزرگ غیرمناسبتی و صرفاً شعری با نگاه ملی در استان خراسان، محدود نکردن بودجههای حمایتی به شعر آیینی و مناسبتی، حمایت از چاپ مجموعه اشعار شاعران و نشر گسترده آن، اصلاح رویکردهای بسیار مخربی که در ممیزی شعرها وجود دارد و مواردی از این دست میتواند به توسعه ادبیات خراسان در سطح کشور کمک کند.